متین (میراثدار مجنون)
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد

و برمی گشت !

پرسیدند :

چه می کنی ؟

پاسخ داد :

در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …

گفتند :

حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد

گفت :

شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما

آن هنگام که خداوند می پرسد :

زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟

پاسخ میدم :

هر آنچه از من بر می آمد !!
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/01/31 - 21:16
دیدگاه
Matin_dada

خجالتم دادی داداش مخلصیم نمی دونم چی بگم بهت

1393/02/2 - 00:43
bamdad

آقایی دادا...
{-35-}

1393/02/2 - 17:11

باز نشر توسط